در رخوت بازداشتن از شرکت نکردن درمراسم سالگرد انوش بودیم که خبر ناگواری رسید. خبر ناگوار زود وسریع می رسد. قرار شد امسال بخاطررعایت حال و شرائط مادرفروغ درمراسم انوش شرکت نکنیم .گفتیم بگذار مراسم بدانگونه برگزار شود که گفته اند. تاکنون همه ساله درمراسمی شرکت می کردیم که اراده مادرفروغ(مادر مادران) می خواست .خبر ناگوار آمد که روز پنجشنبه 6/3/89 حدود ساعت چهارعصر( ساعاتی قبل ازبرگزاری مراسم محدود سالگرد انوشیروان لطفی ) نیروهای انتظامی بابستن خیابان محل سکونت مادرلطفی، بدرون مجتمع مسکونی او وارد شده وخواستار پراکنده شدن اندک اقوام ودوستان مادر که بعضاَ سالمند نیز بودند شدند. مضاعف برآنکه حتی به حضور بستگان نسبی مادر فروغ اعتراض داشتند."این داد به کجا بریم ؟"
می گویند مراسم جان باختگان محدود برگزار شود. می خواهند موضوع جان باختگان سوژه فعالیت سیاسی اندک هموندان فکری و رهروان آنان نباشد. با همه عقب نشینی ها معلوم نیست اینان از کدام نهاد وارگان مامور به هم زدن مراسم سالگرد درمحدوده مسکونی مادر فروغ شدند. در برابر شوک وارده به مادرفروغ، مامورین هراسان زده به تکاپو افتاده وبا فراخواندن آمبولانس اورژانس تهران، اورا به بیمارستان منتفل می کنند و ساعاتی بعد با بازجوئی مقدماتی اقوام وبستگان مادر از محل زندگی مادرخارج می شوند. حال عمومی مادر تا حدودی رضایت بخش است، ولی عوارض شوک وارده وهیجانات ناشی ازیورش غیرانسانی به منزل وی بروری گویش و تکلم اش تاثیر گذاشته است. باید گفت که وجود مراکز متعدد قدرت ولایه های آن باعث گردیده که در ششم خرداد سالگرد انوش، باردیگر شاهد تصمیمات متفاوت دربرابر موضوع واحدی باشیم. درشرائطی که عوامل امنیتی، برگزاری مراسم خانوادگی انوشیروان یکی ازجان باختگان سال ۶۷را پذیرفته بودند، اما حضور نیروهای انتظامی واصرار آنان برلغو مراسم در دقایق آخر حاکی از چیست؟
آیا تاوان ناهماهنگی مراکز قدرت را باید مادر فروغ لطفی پرداخت نماید؟ مادری که چه قبل وبعد ازانقلاب لحظه ای ازانجام رسالت تاریخی خود غفلت نکرده است.
گروهی از همراهان مادر فروغ و مادران جان باخته گان، تهران
٧ خرداد ١٣۸۹